چه نمونههای تبلیغات جایگذاری محصول در مدیومها و پلتفرمها مثل سینما و تلویزیون سراغ داریم؟ این تبلیغات چه کارکردی داشتهاند؟ این مدل تبلیغات بیشتر با اهداف آگاهی از برند استفاده شده است. سازوکار جایگذاری محصول و برند بیشتر با یکدیگر همافزایی دارند تا جایگذاری محصول و کمپینهای کلیکی. برای نمونه نوشیدنیهای انرژیزا توسط بازیگران استفاده میشود و در آن سریال امکان خرید لحظهای آن سرویس یا کالا وجود ندارد. درعوض آن تبلیغ درگیری عاطفی عمیقتر و طولانی مدتتری را با مخاطبش خواهد داشت.
برای درک این موضوع که چرا تبلیغات پروداکت پلیسمنت درون بازی بیشتر با کمپینهای آگاهی از برند و برندینگ همخوانی دارند و نه کمپینهای پرفورمنسی، نیاز به بررسی جزئیتر ویژگیها و مکانیزمهای این نوع تبلیغات داریم. که در ادامه، به تفصیل به بررسی دلایل این مسئله میپردازیم.

تجربه کاربری فعال اما: تجربهی برند و محصولات کسبوکار
تبلیغات جایگذاری محصول درون بازی به طور مستقیم به اقدام خاصی مانند کلیک یا خرید منجر نمیشوند. این نوع تبلیغات اغلب در محیطی قرار میگیرند که بازیکن در حال لذت بردن از بازی است و بدون مزاحمت در جریان گیمپلی، محصول یا برند به نمایش درمیآید.
در مواردی فرد میتواند در بخشی از گیمپلی و جریان بازی از محصولات استفاده کند و آن را تجربه کند. برای مثال، در یک بازی ورزشی، میتوانید تبلیغ یک برند نوشیدنی را روی تابلوی کنار زمین ببینید یا یک ماشین خاص در بازیهای مسابقهای استفاده شود. در این حالت، تبلیغ به شکل یک تجربهی بصری عمل میکند که به تدریج آگاهی از برند را افزایش میدهد، اما بازیکن به طور مستقیم درگیر تعامل با تبلیغ نمیشود. در موارد دیگری نیز بهطور مستقیم در بازی با محصول وارد تعامل و تجربه عملی میشود.
مانند استفاده از لوازم آرایشی برند خانومی در بازی گلشیفته. این نوع تعامل بهترین نتیجه را برای کمپینهای آگاهی از برند و برندسازی دارد زیرا هدف این کمپینها تنها معرفی، یادآوری و تجربه برند است، نه اقدام فوری برای خرید.
بهبود یادآوری برند با تبلیغات جایگذاری محصول
مشاهده مکرر تبلیغات جایگذاری محصول در درون بازی بدون ایجاد تجربه بد کاربری به بهبود یادآوری برند کمک میکند. بازیکن بدون سوگیری در مورد تبلیغ با محصولات و تجربه برند مواجه میشود که در فضای انتخاب سرویس یا محصولی برای نمونه در فروشگاه یا نتایج گوگل، برند را به خاطر میاورد.
همافزایی تجربه مثبت برند با مکانیکهای بازی
کاربرد محصولات و خدمات یک برند میتوانند همسو با تجربه بازی باشند. همچنین مکانیکهای بازی را تکمیل کنند. برای نمونه در بازیهای ماشینسواری برندهای واقعی خودرو علاوه بر اینکه حس طبیعیتری از بازی ارائه میکنند میتوانند خصوصیات و ویژگیهای هر خودرویی را با مکانیکهای متفاوت ارائه دهند.

کاهش مزاحمت و بهبود پذیرش تبلیغات
یکی از مشکلات تبلیغات کلیکی و پرفورمنسی این است که ممکن است برای مخاطبان مزاحمت ایجاد کند و مطلوب نباشد. این نوع تبلیغات با قطع کردن تجربهی کاربری (مثل تبلیغات پاپآپ یا ویدئوهای اجباری)، اغلب احساس منفی در مخاطب ایجاد میکنند. اما تبلیغات پروداکت پلیسمنت درون بازی، به دلیل اینکه به صورت طبیعی و همگام با محیط بازی قرار میگیرند، این مشکل را حل میکنند. به همین دلیل، مخاطبان این نوع تبلیغات را بهتر میپذیرند و در نتیجه احتمال ایجاد ارتباط مثبت با برند بالاتر میرود. این مسئله به ویژه در کمپینهای آگاهی از برند و برندسازی اهمیت دارد که در آنها ایجاد تجربهی مثبت با برند اولویت دارد. همچنین انتظار کارکردهای تبلیغات پرفورمنسی انتظاری دقیق از این مدل نیست چرا که ماهیت آن همسو با کمپینها برندینگ است و هدفی غیر از این به کارکرد و اثربخشی آن لطمه میزند.
جایگذاری محصول و برند
تبلیغات جایگذاری محصول درون بازی با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد خود، بیشتر مناسب کمپینهای آگاهی از برند و برندسازی هستند. این نوع تبلیغات با ایجاد تجربهی کاربری طبیعی، تأثیرگذاری طولانیمدت، ایجاد ارتباط احساسی مثبت و کاهش مزاحمت برای مخاطب، بهترین گزینه برای برندهایی است که به دنبال افزایش آگاهی از برند و یادآوری برند در ذهن مخاطبان خود هستند. در مقابل، کمپینهای عملکردی که به دنبال نتایج فوری و تعامل مستقیم هستند، ممکن است از این نوع تبلیغات بهرهی کمتری ببرند.
تصاویر از سایت Thegamer
ادپلی امکان ارائه تبلیغات جایگذاری محصول برای هر دو نوع کمپین با هدف برندینگ و کلیکی را دارد. پیشنهاد ادپلی به برندها استفاده از این تبلیغات مانند سایر مدلهای ATL برای اهدافی مانند معرفی برند، آگاهی و یادآوری برند است.